مرور خاطرات گلنگون طی سال هایی که گذشت
*نفر اول از راست نشسته اسمش شهرامه که با تیر کمونش دوربین رو هدف گرفته و یه اخم تو نگاهش موج میزنه *نفر دوم نشسته که فیگوری زیبا گرفته و کلا ورزشکاری فکر میکنه نعمت از بچه های گل روزگار *نفر سوم که ژستشو من خیلی دوست دارم اسمش حسینه و از بچه های خوش اخلاق و سر به زیر روستاست *نفر چهارم آره همین آقا خوشتیپه که بلوز قرمز با شلوار آبی پوشیده رو میگم محسن خیلی پسر باحالیه الانم ماشالله قد و هیکلی بهم زده و یلی شده واسه خودش *نفر پنجم آره همون آقا کوچولو پیرهن سفید با شکل های عروسکی سجاد رو میگم خیلی وقته که در بین این دوستان نیست و الان جای دیگه دور از وطن زندگی می کنه ، این تصویر بر میگرده به سال ۱۳۷۱ ه.ش الان ماشالله همشون بزرگ شدن و واسه خودشون کاره ای شدن و تشکیل خونواده دادن، بغیر سجاد که مجرد تشریف داره و هنوز تشکیل خانواده نداده.
برای دیدن بقیه تصاویر به ادامه مطلب مراجعه نمائید.