گلنگون میزبان فرماندار محترم تنگستان و هیئت همراه

ضمن خیر مقدم خدمت فرماندار محترم و هیئت همراه نکاتی را در خصوص مصوبات این جلسه یاد آور می شویم؛ در ابتدای امر شورا و دهیاری سه روستای گلنگون،سمل شمالی و جنوبی به بیان دیدگاه های خود در خصوص مشکلات روستاها و محلات خویش پرداختند مشکلاتی که طی سال های متمادی بارها و بارها در جلسات گوناگون به آنها پرداخته شده بود ولی تا کنون نتیجه ای در بر نداشته اند؛در این جلسه باری دیگر این مشکلات که مانند یه زخم کهنه بر دل شورا و دهیاری روستا ها سنگینی می کرد تداعی شد تا متقابلا مهمانان خاص (فرماندار)خود را بیازمایند، قول هایی نیز از فرماندار محترم در خصوص طرح های عنوان شده در دستور کار قرار گرفت که انشالله با دید باز ایشان نسبت به موقعیت فیزیکی و استراتژیکی سه روستا در آینده ای نه چندان دور به منصه ظهور خواهد رسید،مهندس محمدی دهیار محترم گلنگون در این جلسه نکاتی را یادآور شدند که در نوع خود بی نظیر بود،موردی که از جانب ایشان به آن اشاره شد و همگان را عمیقا به فکر فرو برد احداث یک فرهنگسرا در روستای گلنگون بود و مطمعنا دهیار توانمند روستای گلنگون اراده کرده تا با بیان این طرح به اجرای آن دامن زند که اگر عملی شود برای نخستین بار خواهیم شنید که روستایی از چنین امکاناتی برخوردار خواهد بود ما نیز امیدواریم تا با اجرایی شدن این فکر در این امر سرآمد باشیم.همچنین مهندس محمدی نکاتی را در خصوص پروسه ی مهم سالن ورزشی متذکر شدند تا اینبار به دور از سال های قبل و با جدیت تمام به این مهم اهتمام ورزند و تا نتیجه نهایی پیگیری های مستمر از طرف شورا و دهیاری صورت خواهد گرفت ، نکات تکمیلی توسط سایت "تنگستان نما"و دوست عزیزمون جناب عادلی  "دیار عاشقان "به آن پرداخته شده است.

 

اعلام برنامه های دهیاری گلنگون به مناسبت عید غدیر خم

دهیاری روستای گلنگون به مناسبت عید غدیر پیاده روی خانوادگی را تدارک دیده ، این پیاده روی روز پنج شنبه خواهد بود که بعد از اتمام به قید قرعه جوایزی نیز به شرکت کنندگان اهدا خواهد شد. پنجشنبه شب نیز جشنی به همین مناسبت برگزار خواهد شد که از همه علاقمندان از دور و نزدیک دعوت بعمل می آید.

پیشاپیش عید غدیر بر همه ی علی دوستان مبارک.

تشکر مربی

خیلی از مخاطبان مایل بودن مکانی که ما تمرین می کنیم را مشاهده نمایند و با اساتید بیشتر آشنا بشن به همین دلیل بعد از تمرین تقاضای بنده رو قبول کردن و این افتخار نصیبم شد تا عکس یادگاری بگیریم، به پاس زحماتشون این تنها کاری بود که میتونستم انجام بدم

استاد علی جم نژاد مربی پرورش اندام و قهرمان استان و کشور

یا علی گفتیم و زدیم،متشکرم مربی

مربیان ووشو (تالو و ساندا)

مربیان از دوست نزدیکترند.

 

 

گلنگونی های قدیم

بدون شرح....."ارسالی از کاربران گلنگونی"

اینم طرح گرافیکی هدیه از طرف ما به مردم گلنگون و سمل

 

 

نام آشنایان گلنگون

حاج اکبر (عامو اکبر) بانی مسجد گلنگون انسانی خوش اخلاق و وارسته است، اولین کسی که قبل از اذان پا به مسجد میذاره حاج اکبر  میرشکاری است، وی را در گلنگون همه به شوخ طبعی اش یاد می کنند طوری که حتی جوانان نیز ترجیح می دهند اوقات فراغتشان را در جوار این پیر روستا بگذرانند.

حاج محمد رضا زنگنه یکی از فعالان روستاست،وی علاوه بر امر خطیر شورا به شغل شریف کشاورزی اشتغال دارد ، حاج محمد رضا از صوتی دلنشین برخوردار است او هم اذان می گوید هم برای اهل بیت (ع) مداحی می کند، در گلنگون بی مثال ترین خیرین به شمار می رود و در همه مراسم ها نقش اجرایی و فعال را برای میزبانان مراسم بر عهده می گیرد.

.

مستمند ترین مرد گلنگون و نمونه بارز تنگدستی

تو گلنگون اسم بینوا که میاد کل انگشت ها حسین (آمسین) رو هدف می گیرن، آمسین در ایام جوانی با زور و بازوی کارگری و عرق ریختن روزی می گزراند و امورات خود و خانواده اش را از این راه تامین می کرد، به مرور زمان توانایی آمسین در کارگری به حداقل رسید و خانه نشین شد، از اون موقع تا حالا مستمری بگیر کمیته امداد امام خمینی (ره) شده و هیچ منبع مالی دیگه ای نداره ،آمسین بدلیل فقر اقتصادی تا حالا نتونسته به آرزوش که داشتن یه سرپناه در شان مردم روستاست دست پیدا کنه یا حتی آورده ی کمیته امداد هم قدری نبوده که نیازهای اساسی وی رو بر طرف کنه،اگه بگیم با گرفتن وام هم کارش راه می افته امری محاله چرا که با وجود درآمدی ناچیز نمی تونه جوابگوی پرداخت قسط و سودهای سرسام آور بانک ها باشه،شنیدم که آمسین دو دختر داره و خدا را شکر هر دو دخترش ازدواج کردن و در کنار همسراشون خوشبختن؛ شایدم تنها مساله ای که آمسین رو امیدوار نگه داشته و باعث شده هیچ وقت از تنگدستی ها شکوه نکنه همین بوده و هست،امیدوارم با همت مسئولین و دید باز آنها نسبت به فقر طعم خوشبختی به این عزیزان هم چشونده بشه هر چند خوشبختی تو پول خلاصه نمیشه و افرادی مثه آمسین که زندگی آروم و بی دردسری دارن که به فقر و تنگدستی زندگیشان نیز قانع باشند هم کفایت کنه اما این ماییم که نباید نسبت به این مسائل بی تفاوت باشیم و به سادگی از آنها عبور کنیم. 

یاد دارم در غروبی سرد سرد،می گذشت از کوچه ی ما دوره گرد،

داد می زد : کهنه قالی می خرم ،دسته دوم جنس عالی می خرم

کاسه و ظرف سفالی می خرم،گر نداری کوزه خالی می خرم

اشک در چشمان بابا حلقه بست،عاقبت آهی کشید بغضش شکست

اول ماه است و نان در سفره نیست،ای خدا شکرت ولی این زندگیست؟

بوی نان تازه هوشش برده بود،اتفاقا مادرم هم روزه بود

خواهرم بی روسری بیرون دوید،گفت اقا سفره خالی می خرید…؟

گلنگون و نمایی زیبا از یک مزرعه

تصویر زیر را دوست هنرمندمون از گلنگون برامون ارسال کرده، دو مورد در تصویر زیر که انسان رو جذب میکنه نخست درخت دوقولوی کنار و دوم پرسپکتیو ایجاد شده توسط درختان نخل هست و با زاویه ای که تصویر برداری شده به جرات میشه گفت از نمونه های منحصر به فرد عکاسی به شمار میاد و این تصویر خلاقیت هنرمند رو در عرصه هنری بخصوص عکاسی میرسونه.

گزارشی از عملکرد دهیاری و شورای گلنگون

ساخت قسمت دوم مسجد ولیعصر (عج) گلنگون

کارگردان جوان گلنگونی و ساخت فیلم کوتاه

فیلم کوتاه " معلم خصوصی" به کارگردانی و نویسندگی آقای رضا میرشکاری و تصویر برداری آریو انصاری به پایان رسید، این فیلم با موضوع "نماز "قرار است به زودی در جشنواره فیلم های کوتاه "عمار" استان تهران به روی پرده برود، کلیه نقش آفرینان این فیلم گلنگونی هستند ، تمامی قسمت های این فیلم در مرکز استان تصویر برداری و تدوین شده است،

معلم خصوصی بعد از اکران در جشنواره عمار برای استفاده عموم بروی سایت گلنگون قرار خواهد گرفت، رضا میرشکاری ساخت یک فیلم بلند با موضوع طنز را نیز در دستور کار خود قرار داده است ،در"معلم خصوصی" امیر حسین پاپری، خاتون میرشکاری، مهدی امیرنژاد ، حسن میرزایی به زیبایی و استادانه ایفای نقش کرده اند.زمان برگزاری این جشنواره نهم دی ماه سال جاری خواهد بود.برای این کارگردان خوش ذوق گلنگونی آرزوی موفقیت داریم.

 

 

ادامه نوشته

آشنایی با نویسنده

سجاد معینی فر متولد روستای گلنگون هستم، از سن هفت سالگی به شهرستان جم "بدلیل شغل پدر" از گلنگون کوچ کردیم و در شهرک صنعتی شرکت گاز ایران مستقر شدیم که از اون موقع تا کنون در شهر جم زندگی می کنم، اوایل دوری از گلنگون طاقت فرسا بود هر چند همین الانم دوریش برام سخته ولی دیگه چاره ای نبود و کم کم به محیط جم عادت کردم، دوران کودکی سختی را پشت سر گذاشتم ولی به حول قوه الهی از پس همه مشکلات بر اومدم و این خواست خدا بود و بعد از گذراندن دانشگاه و  خدمت مقدس سربازی هم اکنون در مدیریت منطقه ویژه اقتصادی عسلویه مشغول به کار شدم ، خدا را شکر از زندگی ام راضی هستم، متولد فروردین شصت و هفت هستم و مجردم ،علاوه بر کار به فعالیت های روزمره از جمله کتابخانی و ورزش و فعالیت در زمینه اینترنت مشغولم، دوستان خیلی خوبی از جمله روح الله عادلی ، رضا بازیار، و یه سملی دارم که همیشه با من در عرصه وبلاگ نویسی همراه بودن و یه لحظه منو تنها نذاشتند.همچنین میفشارم دست همه ی کسانی رو که تا کنون یار و همراهم در این عرصه بودند.

جزیره زیبای کیش،قنات کاریز

گلنگون و درختان "کنار"

یکی ار حسن های گلنگون وجود جنگل " کنار" پیرامون روستاست، که محیطی زیبا با هوای سالم را برای روستا به ارمغان آورده است، یکی از عواملی که سالانه مسافرین را به گلنگون جذب می کند قطعا جاذبه های جنگلی درختان کنار این منطقه خواهد بود، این درخت ها میوه هایی قرمز رنگ و شیرین از خودشون تولید می کنند که به این میوه "کنار" میگن،هم اکنون بیایید با طبیعت آشتی کنیم، در زیر دو درخت زیبای کنار روستای گلنگون را مشاهده می کنید.

اقدامات پسندیده دهیار گلنگون

با ورود مهندس محمد حسن محمدی به دهیاری گلنگون اقدامات قابل شایانی صورت گرفت که با استقبال اهالی محترم روستای گلنگون مواجه گردید ، نخست طرح کاشت درختچه هایی در محل عبور و مرور عابر پیاده بود که بهترین طرح جهت زیباسازی روستا به شمار می رود، درختچه هایی را که در زیر مشاهده می نمائید چند سال پیش بوته هایی کوچک بودند ولی با تلاش اهالی در آبیاری مستمر این درختچه ها و محافظت از آنها امروز اینچنین رشد کرده اند ، ناگفته نماند با کاشت این درختچه ها نوعی فرصت شغلی در امر باغبانی صورت گرفته است بدین نحو که دو نفر از اهالی به صورت مداوم و با تانکر آبیاری مخصوص دهیاری این درختچه ها را آبیاری می کنند و ماهانه مستمری ای را از دهیاری گلنگون دریافت می نمایند.

طرح دیگر  مهندس محمدی طرحی در خصوص احداث پارک کودک بود که خیلی از خانواده های گلنگونی درخواست چنین مکان تفریحی را در ذهن می پروراندند، و امروز این پارک مکانی است برای کودکان گلنگونی تا دقایقی را صرف بازی کنند و مازاد انرژی خود را در این پارک زیبا تخلیه نمایند.

سرنوشت "شوید" امسال در گلنگون

در زیر تصویری از تلمبه یکی از اهالی روستای گلنگون را مشاهده می کنید ، تقریبا ساختمان نگهداری تلمبه در سه روستای گلنگون سمل جنوبی و سمل شمالی به همین شکل طراحی شده اند،چاه آب نیز بیرون از این ساختمان قرار گرفته است، از قدیم تا کنون با همین چاه ها و این تلمبه ها حاصل و فراورده های زمینی از قبیل سبزیجات ،صیفی جات و تنباکو و دیگر محصولات به بار نشسته اند و درآمد ساکنین نیز از همین زمین ها می چرخد.

در تصویر زیر زمین آماده به کشتی را مشاهده می نمائید که قرار است در آن شوید و محصول پر فروش گلنگون کشت شود که پارسال هزینه ی آن از درآمدش بیشتر بود و به رغم پیشبینی هایی که در خصوص فروشش شده بود همگان را شوکه کرد و به قیمتی پایین تر از قیمت واقعی آن به فروش رفت،حالا امسال نیز مردم گلنگون باز ریسک کرده اند تا شاید قیمت شوید  به قیمت اولیه اش برگشته و هزینه های سال قبل را جبران کند، ماجرای کاشت شوید برای کشاورزان گلنگونی به موضوعی بحث برانگیز تبدیل شده و نگرانی های اهالی دور از انتظار نیست چراکه این محصول به کشورهای همجوار و کشورهای اروپایی اللخصوص روسیه صادر می شده که پارسال صادراتی از این محصول نداشتیم و آنها کماکان منتظرند که آیا تقاضایی از کشورهای متقاضی این محصول صورت خواهد گرفت یا خیر.

آشنایی با سه نماد گلنگون به روایت عکس

ساختمان دهیاری و شورا

 

ادامه نوشته

تولدت مبارک گلنگون من....

خیلی وقتا پیش میاد که تو نوشتن گم میشم و نمیدونم از کجا شروع کنم ولی به هر حال دوس دارم هر چه می نویسم از روستام باشه و خارج از این چیزی به قلم نیارم ، همیشه دوس داشتم چیزیو که حق مسلم گلنگونه رو بگم شایدم تو این راه خیلی موفق نبودم فقط دلگرمی دوستان بوده که منو تو این مسیر پر تلاطم هدایت کرده، خیلی وقتا دوس داشتم از کمبودهای ولات بنویسم از داشته ها و نداشته ها از باید ها و شاید ها از اما و اگرها از  و و و .... خیلی چیزهای دیگه که منو امثال من آرزوشو داریم، شاید تو ناز و نعمت و دور از وطن بزرگ شده باشم ولی آرزوی داشتن محیطی سرشار از امکانات و تفریحات سالم در گلنگون یکی از بزرگترین دغدغه های من در زندگی بوده و هست ،سال ۸۶ سیزدهم مهر بود که به فکر ساخت یک وبلاگ برای روستایم افتادم و اولین عنوانی که برای وبلاگم در نظر گرفتم به اسم" بچه های گلنگون استان بوشهر" نامگذاری شد. اون موقع سن و سالی نداشتم ولی از اونجایی که دلم با گلنگون بود در صدد این مهم یعنی"وبلاگ نویسی" برآمدم .خیلی وقت ها تو نوشتن  بخاطر تجربه ی کم با مشکل مواجه می شدم و دوستان دلسوزانه و با حساسیت خاصی ایراداتمو بهم گوشزد می کردند واقعا لذت بخش بود وقتی میدیدم این مساله برای گلنگونی ها به امری مهم و تاثیر گذار تبدیل شده،به جرات میتونم بگم اولین وبلاگی بود که تو سه روستا در زمینه وب نویسی روستایی به فعالیت مشغول شد که اینو یکی از افتخارات خودم می دونم،و حالا سال هاست که از اون روزا می گذره و امروز هفت ساله شدیم.اکنون زمزمه ی دلتنگی ام را به نسیم می سپارم تا به تو برساند که همیشه بیادت هستم.تولدت مبارک.

چیستان های گلنگونی...

در این پست قصد دارم چیستان های شیرین گلنگونی رو براتون بزارم امیدوارم با درج این پست دقایق سرگرم کننده ای را برای شما عزیزان به ارمغان بیاوریم.

۱.عجایب صنعتی دیدم که شش پا و دو لنگ داره میان مازه((کمر)) یک دم دارد؟ ترازو

۲.بلند بلند بی حد و سایش و خارشتر کمتره؟چاه

۳.عجایب صنعتی دیدم در این دشت که آبی زیر آتش میزند غشت؟قلیان

۴.عجایب صنعتی وارینه دیدم درختی پر ثمر کم سایه دیدم؟نخل