بزرگان ما در گلنگون و سمل که این مطلب را می خوانند بناهای خشتی را که در گذشته ایام کودکی، نوجوانی و بزرگسالی خویش را در آنها سپری کرده اند بخوبی بیاد می آورند بنابر این پرداختن به این نکته و یادآوری این موضوع برای مرور خاطرات بزرگان ما و آشنایی هر چه بیشتر نوجوانان و جوانان به این مقوله خالی از لطف نیست،پیرامون روستای گلنگون و سمل متشکل شده از خاکی نرم به نام چیت که در گذشته کاربردهای فراوانی داشت از جمله کاربرد آن در جهت احداث تنور ،ساخت دیوار منازل،بستن سقف منازل ،و صنایع دستی از قبیل کوزه ، قلیان،ظروف و ... امروزه این خاک تا حدودی رنگ باخته و بر اثر مدرن شدن مسکن دیگر اثری از این خاک و بکارگیری آن در سازه های ساختمانی باقی نمانده است،تنها یک نفر آن هم یک کوزه گر زحمتکش روستا به نامرمضان بهادری  می باشد که سال ها از عمر با برکت خویش را صرف شکل دادن به ذراتی بی جان و عرضه آنها به مصرف کنندگان در این راه خدمتی بس بزرگ کرده اند. و از نظر او خلقت زیباست و هنر را دوست دارد و می گوید خداوند یک هنرمند است و با اعتقاد به اینکه خداوند رحمان با مقداری گل انسانی را خلق کرد که فرشتگان بر وی سجده کردند و هر روز خود را با این تفکر به خلق آثار از نوع خود یعنی همان گل می پردازد تا لذت واقعی این کار را دریابد،آری با دیدی عمیق پی می بریم که خداوند قادر به انسان چنین توانایی را داده تا بتواند از گلی ناچیز شی ای زیبا را خلق کند ،در زیر سه تن از فعالان و دانش آموزان پر تلاش گلنگونی از راست به چپ با نام های علی زنگنه،محمد بازیار،و آقای میرشکاری را مشاهده می نمائید که با استفاده از "چیت" و کار گروهی با دست چه هنرنمایی شگفت انگیزی انجام داده اند، هیچ چیز را خداوند در طبیعت بدون استفاده نیافریده است این ما هستیم که باید درک عمیقی از محیط اطرافمان داشته باشیم و با فراگیری علوم شهامت ،خلاقیت، و کشف استعدادهای درونی خویش از حقیر ترین اشیا زیبا ترین ها را بسازیم.

با تشکر از مدیر محترم دبستان شهید میرشکاری گلنگون جناب علی افسانژاد.